ღخانوم خونه ღ

ღخانوم خونه ღ

ღღخاص ترین مخاطب دنیا دوست دارمღღ
ღخانوم خونه ღ

ღخانوم خونه ღ

ღღخاص ترین مخاطب دنیا دوست دارمღღ

منتظر

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری دوم www.pichak.net کلیک کنیدمثل فصل سرد قطبی بی شب و روزم هنوز       بر سر راهی که رفتی اشک میریزم هنوز

خسته

خسته ام از بودن ماندن خسته ام از عالم و ادم ما خسته از دل های بی احساس  خسته از دل های دور از هم لحظه ها از زندگی سرشار روز ها تکرار در تکرار ................ مانده روی دوش من انگار کوله بار غربت و اندوه  کوله بار غربتم چون کوه  سینه ام اتشفشان غم       مهربانی نیست چیزی نیست     زندگی بی عشق اخر چیست ؟؟؟؟؟ ذره ای در فکر فقرو رفته جاده ای بی انتها مبهم !! دست ها از دوستی خالی ! زندگی ها سرد و پوشالی .............                                   ای تو دنیای نا زیبا رفع زحمت میکنم کم کم اسمان  ای هم نشین ماه  عاقبت سوی تو میایم عاقبت سوی تو میایمتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری دوم www.pichak.net کلیک کنید

خدا حافظ

شبیه برگ پاییزی پس هز تو قسمت بادم  خدا حافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادم    خدا حافظ و این یعنی که در اندوه تو میمیرم   در این تنهای مطلق که میبندد به زنجیرم  و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمیارد   و برف نا امیدی بر سرم یک ریز میبارد   چگونه بگذرم از عشق از دل بستگی هایم چگونه میروی با این که میدانی چه تنهاییم خدا حافظ تو ای هم پای شب های غزل خوانی  خدا حافظ به پایان امد این دیدار پنهانی    خدا حافظ بدون تو گمان  کردی که میمانم ؟؟ خدا حافظ که بعد از من یقین 

 دارم که میمانی !تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

اغاز

دخترک داشت  با دقت تمام  بزرگترین قلب  ممکن را تو ساحل با یک تکه چوب روی ماسه ها نقاشی میکشید.    شاید فکر میکرد که هر چه این قلب را بزرگ تر بکشد یعنی اینکه بیشتر دوستش داره! بعد از این که قلب ماسه ایش تموم شد  سعی کرد با دستاش گوشه ها شو صاف کنه. شاید می خواست موقعی که دریا قلب ماسه ای رو  با خودش میبره قلب ماسه ای جای گیر نکنه !    از زاویه های مختلف  بهش نگاه کرد  و مطمعن شد همون چیزیه که میخواد  بهش  لبخند زدو از روی شیطنت یه چشمکم بهش زد !   میخواست یه تیر ازش رد کنه اما دلش نیوومد...... برای همین چوبشو جا تیر  اروم گذاشت کنار قلبش حالا  کامل شده بود  و فقط نیاز به مراقبت داشت. نشست  کنار  قلبشو و اروم نوازشش کرد و تو سکوت به قلبش قول داد همیشه مراقبش باشه!برای اینکه  باد قلبشو خراب نکنه  یه دیوار شنی دورش درست کرد . دلش میخواست کنار قلبش  بمونه ولی وفت رفتن بود نگاهی به قلبش کرد و رفت چند قدمی دور نشده بود  که برگشت و به قلبش قول داد که زود برگرده  و بقیه راه و دوید . فردا صبح در راه برای قلبش گلی چید و رفت . وقتی به قلبش رسید همونجا نشست و گلشو پرپر کرد و روی قلبش ریخت .............................   قلبش با عبور یک ماشین شکسته بود...........  

ادامه مطلب ...