ღخانوم خونه ღ

ღღخاص ترین مخاطب دنیا دوست دارمღღ

ღخانوم خونه ღ

ღღخاص ترین مخاطب دنیا دوست دارمღღ

التماست میکنم......................................


تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف …

لرزشی روی میز کنار تختم میفتد …

از این صدا متنفر بودم اما …

چشم هایم را میمالم …

new message

تا لود شود آرزو می کنم …

کاش تو باشی …

سکوت می کنم

آرزوی بی جایی بود !!

آرزوی بیجا

چقدر حس خوبی میده

وقتی دلتنگشی این اس ام اس برات بیاد

بعد تو هم بنویسی نه عزیزم...

عزیزم


هــر چقــدر کــه آدم هــا

رو بیشتــر می شنــاســی . . .

تنهــــاییــت دلچســب تـر می شــه !!

تنهایی

غمگینم ..

وقتی میبینم که همه ی جفتها

تنهاییم را به رخم میکشند،

حتی جوراب هایم.....

زوج و فرد


آرام باش دلم.....

 او، بی تو آرام است..

التماس

خـدایـــا

مـےتونَـم چـَند لَـح ـظــہ بـاهـاتـ خَلـوَتـ کـُنـــَم؟

قـولـ مـ ــے دَهـَم

بیـشـتَر اَز چَ ـند لَـحظـہ وَقـتـت را نَـگـیـرَم

گـــوشِـتـ ُ بــیار جـ ِلـــو...

بیــا

نَـزدیــکـ ـتَـر...

مـَـن خَ ـستـ ِه اَم

مــےشنَوـے؟….










وقتی باران می آید

شوری به جانم می افتد

دریا با این همه باران چه حالی دارد...




و چــــــه بـــــی ذوق

جهـــــانــــی کـــــه

مـــ ــــرا بـــــا تـــ ــــو ندیــــــد …!

بی ذوق


گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد

که درب را باز نمی کنم

حتی برای “تو” که

سالها منتظر در زدنت بودم …

قیمت تنهایی …



صدای قــلــــب نیست …

صدای پای تو است که شب ها در سینه ام می دوی ….!!

کافیست کمی خسته شوی …..

کافیست کمی بایستی ….!


گریه ی آخر شب هایم

انگار کافی نبوده …

این روز ها

اول صبح ها هم …

گریه می کنم …

این روزها


بگذار مرز تنهایی را

رد کنم …

ببین

گذرنامه ام

فقط مهر لبهایت را کم دارد …

لب


تنهایی بده

اما بدتر از اون

اینکه بخواهی

تنهاییت رو

با آدمــای

مجازی

پرکــــنی

آدمایی

که بود و نبودشون

به روشن

یاخاموش

بودن

یه چراغ

بستگی داره .

آدما

به صدایت که معتاد شدم

رفتی !!!

حالا هر روز

خاطره تزریق میکنم …

خاطره

قطارها بیهوده میپرسند

چی ؟ چی ؟

نمی دانند در انتهای ریل ها

هیچکس و هیچ چیز در انتظارشان نیست .

چی ؟ چی ؟

سـ ـخت تـ ـرین

لحـ‌ ـظات زنـدگی ِ آدم

زمـ‌انی است

که خـ ـواب او را ببیـ‌نی

وقتـ ـی از خواب می پـ ـری،

در آغـ ـوش دیـ ـگری باشـ ـی!


ولنتاین مبارک ...

همدیگــر را فراموش نکنیـم ...

شـایـد سالها بعد در گذر جـاده ها ...

بی تفاوت ازکنارهم بگذریم ...

و بگوییم آن غربیه چقدرشبیه خاطراتم بود...

خاطراتم

ز بدرقه

خسته ام...

دلم

استقبال

میخواهد.

دلم

برای چشمانم

نماز باران بخوان…

بغض کرده…

ابریست

اما نمیبارد

چشمانم


بعــد از رَفتنــت جــای خـــالیتـــ در دِلـــم

مِثـــل کفشهــــای سیـندرلا

انـدازه هیــچ یکــ از

مَـــردم شَهـــر نشُـد

حتــــی بــِـه زور

بعدرفتنت



بی جهت سعی نکن

نمیشود

موزیک ذهن انسان ها را

حدس زد

حدس




کافه چی

قهوه ام را

شیرین کن

آنروز ها

که تلخ میخوردم

روزگارم شیرین بود

تلخ





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد